۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

و این روزها اعتراض


اعتراض مردم مهاباد به خودکشی یا اتفاق جان دادن دختری به اسم فریناز خسروانی را باید در دو منظر تحلیل کرد:
1: مسئله فریناز و اتفاقات حول و حوش جان دادن اش
2: مسئله ی اعتراض و مخالفان و موافقان آن
مسئله ی جان باخته فریناز خرسروانی را باید از بعد حقوقی نگاه کرد و این مطلب احتیاج به کارشناسان حقوقی و همچنان کارشناسان جرم شناسی دارد پس نوشتن در این مورد را باید به کارشناسنان این دو حوزه واگذار کرد اما مسئله ای که نگارنده سعی در واکاوی آن دارد جریان اعتراض است.
بعد از حوادث مهاباد و آتش زدن هتل محل حادثه توسط مردم معترض شهرستان مهاباد، فضای مجازی بر دو قطب مخالف و موافق آن تقسیم شده است.
مخالفان حرکت اعتراضی مخالفت خود را بر پایه چند نکته بنا نموده اند:
1: امنیتی شدن فضای کوردستان
2: وقوع چنین حوادثی باعث پشیمانی حکومت از طرح توسعه ی شهرستان مهاباد میشود
3: اعتراض مردم از اساس غلط بود!
4: مردم باید منتظر روشن شدن قضیه از طرف حکومت میبودند تا جریان مراحل قانونی خود را طی میکرد!

یک:در مورد فضای امنیتی کوردستان باید از مطرح کنندگان آن پرسید در کدام مقطع زمانی کوردستان امنیتی نبوده است؟ آیا تا هم اکنون (دولتهای جمهوری اسلامی) و زمان گذشته (رژیم پهلوی) نگاهی عاری از برخورد امنیتی در کوردستان پیگیری شده است؟
هر دولت برخواسته از مرکز در ایران، کوردستان را خط قرمز دانسته و با نگاهی که کوردستان سرچشمه تجزیه طلبی است سعی در حکومت داری داشته است. حال در نظر بگیرید فضای امنیتی در این چند سال بخصوص بعد از شکل گیری حرکتهای هویت طلبانه در مناطق اتنیکی ایران  افزایش یافته است. سیستان بلوجستان، خوزستان، مناطق تورک نشین در این چند ساله هم به سیل مناطقی با دید امنیتی اضافه شده اند و این خود، نگاه تبعیض آمیز را دو چندان کرده است. حتی بعد از سرکار آمدن دولت حسن روحانی با وجود وعده های انتخاباتی که در زمان انتخابات سال 92 داده شد، انتخاب "علی یونسی" برای پست دستیار ویژه ریاست جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی خود حاکی از نگاه امنیتی برای این مناطق است! آیا وجود کسی که سالهای در پستهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی فعال بوده تا جایی که سالهای بر مسند وزیر در وزارت اطلاعات تکیه داده بود خود گویای نگاه امنیتی حاکمان مرکزی ایران به کوردستان و دیگر مناطق اتنیکی نیست؟ چه چیزی میتواند توجیه کننده ی حذف نگاه امنیتی حاکمیت باشد؟
مسئله ی دومی که باید به آن پرداخت تاثیر نهادهای امنیتی مانند "حفاظت اطلاعات سپاه" و "وزارت اطلاعات" در انتخاب مسئولین این مناطق است. نوع دیدگاه حکام جمهوری اسلامی به کوردستان دیدگاه امنیتی است و علنا در کوردستان این سپاه و وزارت اطلاعات هستند که نمایندگی حکومت را بر عهده دارند، در طول این 36 سال نهادهای امنیتی در انتخاب کوچکترین پست حکومتی هم در کوردستان دخیل بوده اند! این گزینش ها حتی بر شهرداری ها هم تاثیر داشته چه رسد به فرمانداری و پستهای حساس حکومتی!
پس باید در نظر گرفت بهانه ی امنیتی شدن فضای کوردستان بیشتر حنای رنگ باخته ای است برای توجیه محافظه کاری عده ای از مخالفان اعتراض.
دو:
مبحث توسعه کوردستان و وعد و وعیدهای حول محور آن سابقه ی طولانی دارد.
باید پرسید منظور از توسعه در دیدگاه این مخالفان چه نوع توسعه است؟
مخالفان اعتراض مهاباد هتل تارا را یکی از نمادهای توسعه در شهر مهاباد میدانند  در اینجا چند پرسش در مورد هتل تارا به وجود می آید:
مسئله ی سرمایه گذاری و نقش یک هتل در شهری مثل مهاباد میتواند تا چه میزان تاثیر در روند توسعه ی مهاباد داشته باشد؟!
1: هتلهای اینچنینی اساسا هیچ منفعت اقتصادی برای کل شهر ندارد! این نوع هتلها را نمیتوان جزئی از طرحهای عمرانی توریستی و اشتغال زایی در نظر گرفت. هتلی مانند هتل تارا چه جذابتی برای جذب توریست در مهاباد دارد؟ هتل تارا تولید سرمایه اش میتوان در سال چه قدر باشد؟ هتل تارا چه میزان اشتغالزایی به وجود آورده است؟!
2: اگر کارمندان هتل تارا را 50 نفر در نظر بگیریم که با مشاهداتی که من کردم از این میزان هم کمتر است ماهانه چه مقدار درآمد زایی برای کارمندان اش دارد؟! اگر حقوق را به میزان حقوقی که جمهوری اسلامی برای کارگر در نظر گرفته است 750هزار تومان میانگین در نظر گرفت کل 37،500،000 میلیون تومان سرمایه ای است که به کارکنان اختصاص داده میشود! حال آیا خود هتل در ماه میتواند این میزان بازگشت سرمایه داشته باشد؟
3: گفته شده است قیمت هتل 20 میلیارد تومان است، با این احتساب آیا 20 میلیارد تومان میتواند توجیه اقتصادی درستی داشته باشد اگر 50 میلیون تومان را ماهیانه خروجی سرمایه به کارکنان و ایاب ذهابش در نظر گرفت؟ آیا نمیتوان با همین میزان سرمایه توسعه اقتصادی را در بخش دیگری به کار گرفت بخصوص بخشهای اقتصادی که هم توجیه اقتصادی بهتری دارند هم اشتغالزایی خوبتری هم کارایی عقلانی تری؟
4: این سوال باقی میماند اگر رانت اقتصاد حکومتی در این بخش وجود ندارد چه چیزی باعث این ریسک احمقانه است؟
حال باید از منظری دیگر هم به قضیه نگاه کرد. مسئله ی توسعه اقتصادی در کوردستان مسئله ی خیر و صدقه سری به این مناطق نیست، هر حکومتی در قبال جغرافیای زیر حاکمیت خود دارای وظایف مشخصی است، وجود جریانی هویت خواهانه در کوردستان نمیتواند توجیه درستی برای محروم سازی کوردستان باشد  توسعه دادن کوردستان نه صدقه سری است نه نیکوکاری، وظیفه ی حکومتی است که بالغ بر 36 سال است محرومیت سیستماتیک را در کوردستان به وجود آورده است!
سە:"اعتراض خیابانی"
هر اعتراض خیابانی چاشنی از خشونت را همراه دارد. اعتراض و تقابل خیابانی با نیرویی سرکوبگر در هر منطقه و نقطه ای از گیتی دارای رگه هایی از خشونت عریان است. مردم در برابر نیرویی که با کلاخود و دستبند و تفنگ بازگشتشان را به خانه ها میطلبد  به جز سنگ و آتش چیز دیگری در دست ندارند پس عقلانی است که خیابان را صحنه ای از نبرد در نظر بگیریند و آتش را سلاحی برای مقابله با خشونت عریان سرکوبگر!
این مقوله فقط مربوط به کوردستان نیست،در آمریکایی که برای بسیاری از مخالفان حرکت اعتراضی مهاباد قبله ی آمال و مدینه فاضله است! همین چند روز قبل، خیابان، صحنه ی زورآزمایی مردم و نیروهای پلیس بود، کار به جایی رسید که حکومت آمریکا در شهر بالتیمور ایالت بالتیمور حالت فوق العاده اعلام کرد!
اساسا هر اعتراض مردمی در نهان خود خشونتی را پنهان کرده است که در خیابان رها میشود، حال هتل تارا در مهاباد نماد تحقیر و محل فاجعه ایست که حکومت و عوامل آن جزئی از شکل گیری چنین فاجعەای هستند، پس عقلانی است این نماد توسط مردمی خشمگین آتش زدە شود!
چهار: "مراحل قانونی و روشن شدن جریان از طرف حکومت"
خود این مخالفان را باید قاضی قرار داد که در کدام مقطع زمانی حکومت خواست مردم را پیگیری کرده است؟
در کدام مقطع زمانی حکومت پیگیر شکایت مردم از نیروهای سرکوبگر خویش بوده است؟
کولبران؟ شوانه سید قادر؟ کشتار سقز و شکایتهایی که از سپاه پاسداران شد؟ ابراهیم لطف الهی و کشته شدنش در بازداشتگاه وزارت اطلاعات؟ کشته شدن جوان 20 ساله سنندجی در بازداشتگاه توسط نیروی انتظامی؟ اوین عثمانی و قتل اش به دست نیروی انتظامی؟ ماجرای گنگ هیوا تاب و کشتار مردم توسط جریان خودسر سپاه و هزاران پرونده ی باز دیگری که توسط عوامل جمهوری اسلامی به وجود آمده است!
وجدان این مخالفان را باید قاضی قرار داد که کدام یک از پرونده های بالا ختم به خیر شده است و عوامل اصلی آن توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دستگیر و مجازات شده اند؟
هر کدام از این پرونده ها یا سرپوش گذاری شده است یا عوامل اصلی آن با عفو ملوکانه نجات پیدا کرده اند!
اعتراض در حالی شکل میگیرد که مردم احساس کنند که حاکمیت نگاه قانون مند به  فاجعە  و ظلم را ندارد! مردم در مهاباد 36 سال به صورت عینی تبعیض، سرکوب، تجاوز را از حکومت دیده اند و هر چند سال یک بار پتانسیل اعتراض، کوردستان را به تقابل خیابانی با حکومت وا میدارد.
اعتراض در مهاباد نه دستی پنهان آنرا طراحی کرده است نه توطئه ایست برای حذف طرحهای توسعه! اعتراض مهاباد سیلی محکمی است بر گوش حاکمیت برای تبعیض و تحقیر